روایت دست اولی از زندگی با سرطان
یکشنبه اول آذرماه، نشست نقد و بررسی کتاب حامی در انتشارات "به نشر" برگزار شد. این کتاب به قلم سرکار خانم "منصوره میرفتاح" به نگارش درآمده و سرکار خانم سیده نسترن رضوی، مدیریت موسسه خیریه محمدحسین رضوی، انتشار آن را برعهده دارد.در ابتدای نشست سرکار خانم سمیه جمالی به عنوان مجری و کارشناس ضمن خوش آمد به حضار از سرکار خانم سیده نسترن رضوی دعوت کرد تا درباره کتاب حامی صحبت کند.
مدیریت موسسه خیریه محمدحسین رضوی که اولین خیریه تخصصی مرتبط به جوانان مبتلا به سرطان در خاورمیانه است، در ابتدا به تاسیس موسسه اشاره کرد و عنوان داشت: پس از فوت برادرم در سن 23 سالگی زندگی ام دچار تغییر بنیادین شد و برای تسکین دلم تصمیم گرفتم تا به درمان دیگر جوانان مبتلا به سرطان کمک کنم.
سیده نسترن رضوی در ادامه افزود: محمدحسین در بیمارستان فیروزگر ما را تنها گذاشت و در همانجا دوباره متولد شد و اولین پذیرش جوانان مبتلا به سرطان موسسه در بیمارستان فیروزگر شکل گرفت و سپس خدمات ما در حوزه درمان، آموزش و پیشگیری و... به بیمارستان شریعتی هم راه اندازی شد.
وی که گردآورنده داستانهای کتاب می باشد، درباره ایده شکل گیری کتاب حامی گفت:در کلاسهای مختلف مشاوره داستان های بچه ها را شنیدیم و برای ایجاد انگیزه بیشتر بین دیگر بچه ها تصمیم گرفتیم داستان آنها را به کتاب تبدیل کنیم تا بدانند داستان زندگی شان برای دیگران می تواند تاثیرگذار باشد. گردآوری داستان ها برعهده من بود و سرکار خانم میرفتاح با عشق و قلم زیبای خودش بدل به داستان کرد و کتاب حامی شکل گرفت.
سرکار خانم سیده نسترن رضوی در ادامه نشست به نحوه خرید کتاب اشاره کرد و گفت این کتاب را با قیمت همت عالی می توانید از موسسه تهیه کنید.
در ادامه نشست مدیریت فروشگاه به نشر تهران ، جناب آقای میثم رشیدی، در نشست حضور یافت. وی که سالها سابقه نویسندگی و خبرنگاری دارد در ابتدای سخنان خود ضمن خیر مقدم به حضار، گفت: به طور حتم مطمئن هستم که موسسه خیریه و افراد تحت پوشش به طور حتم زبانزد خواهند شد. اگر شما این کتاب را منتشر نمی کردید را قطعا بقیه این کار را انجام می دادند ولی با توجه به عدم آشنایی آنها با حوزه سرطان، به هدف خود نمی رسیدند. به همین دلیل کار شما را به فال نیک گرفته و توصیه می کنم دوستان دیگر هم با الگو گرفتن از شما چنین فعالیتی انجام دهند.
وی سپس به بررسی و نقد کتاب پرداخت و گفت: پیشنهادم درباره کتاب این است که با ناشرین حرفه ای روند چاپ را پی بگیرید و توزیع کتاب نکته برجسته ای است که برای ناشران حرفه ای فراهم آمده و از این بستر استفاده عالی می توان کرد. نکته دیگر اینکه زبان کتاب اگر معیار باشد در فضای حرفه ای ادبیات کتاب جدی تر گرفته می شود و به نظرم بهتر بود به جای زبان محاوره از زبان معیار استفاده می شد.
در ادامه نشست منصوره میرفتاح، نویسنده کتاب با مخاطبان صحبت کرد. وی در ابتدا کار بر روی کتاب را یک معجزه دانست و گفت:کار کردن روی کتاب حامی معجزه ای برای من در سخت ترین شرایط که به لحاظ روحی داشتم بود. اولین معجزه برای من آشنایی با خیریه و بچه ها و روبرو شدن با عمق دردی که در جریان زندگی عزیزان وجود داشت، بود. نکته جالب برای من این است که دامنه تحول آنقدر در اندیشه جوانان عمیق و گسترده است که این اتفاق عجیب را به عنوان بخشی از طبیعت زندگی پذیرفته و با آن کنار می آیند.
نویسنده کتاب حامی درباره شیوه نگارش محاوره ای عنوان کرد: این شیوه نگارش کتاب تصمیم جمعی بود تا بگوییم هدف اصلی حرف زدن ساده با مخاطب بود. هدف ما انتشار حرفه ای کتاب نبود بلکه هدف اصلی صحبت با مخاطب بود تا به ساده ترین زبان ممکن بتواند با کتاب ارتباط برقرار کند. دنبال شعار نبودیم و گستره مخاطب ما قرار نبود بخش خاصی از جامعه باشد و به همین دلیل به زبان عامه مردم نوشتیم. این سبک نوشتار صداقت بیشتری برای نشان دادن عواطف دارد.
منصوره میرفتاح با اشاره به دشواری های جمع آوری داستان ها گغت: کتاب حامی قرار بود در یک ماه جمع شود اما حدود 4 ماه طول کشید چرا که روح من کشش این همه مصائب را نداشت و نوشتن را سخت کرده بود.
وی در پاسخ به نحوه جمع آوری کتاب عنوان داشت: بچه ها خاطرات را فرستاده و بعد مکالمه های شفاهی و مصاحبه های مختلف داشتیم تا داستان بچه ها تبدیل به روایتی قابل نشر شود. البته باید بگویم متن اکثر بچه ها تغییر زیادی داشت تا به صورت روایی منتشر شود.
وی در انتهای صحبت های خود گفت: حامی برای من یکی از اتفاق های بزرگ زندگی بود و باعث شد حال خوبی را تجربه کنم که تا امروز نداشتم.
مهمان دیگر برنامه هومن بنایی، نویسنده و شاعر و بازیگر بود. وی چاپ کتاب را یک اتفاق خوب دانست و عنوان داشت:چاپ این اثر اتفاق خوب را رقم زده و امیدواریم اتفاق های بهتری ببینیم. کتاب حامی، کتاب خوبی است و به واسطه داستان هایی که در آن جمع شده برای بسیاری از افرادی که درگیر سرطان هستند می تواند آموزنده باشد. برخی از داستان به شدت تصویری بوده و قابلیت تبدیل شدن به فیلم کوتاه و نمایشنامه را دارد.
او با اشاره به یکی از داستانهای کتاب حامی گفت:داستان مهرنوش در این کتاب یکی از بهترین داستانها بود، فردی که دیگر میان ما حضور ندارد و شنیدم در گردآوری این کتاب بسیار کمک کرده. پس از خواندن داستان مهرنوش، علاقه بیشتری برای خواندن ادامه کتاب پیدا کردم.
این کارشناس و نویسنده برجسته در ادامه صحبت هایش به تجربه خاص خودش درباره سرطان اشاره داشت: دو ماه پیش متوجه شدم که مادرم سرطان دارد و به کل زندگی من دچار تغییر شد و نمی دانستم چه کنم. به همین دلیل این کتاب باید در دسترس همه باشد تا با خواندن این کتاب مخاطب متوجه شود با یک بیمار چطور رفتار کند. خوشبختانه مادر سلامتی را به دست آورده و طول درمان را طی می کند و بودن من در این جمع بسیار افتخارآمیز است.نشست نقد و بررسی کتاب حامی با پرسش و پاسخ برخی مخاطبان پایان یافت.
برچسب ها
ثبت نظر