پرستار ..پرستار.! پرستار!ستونِ پابرجای بیمارستان.نیرویِ تحصیل کرده ای که از همه همقطارانش بیشتر تلاش کرده و در شرایط شغلی ِ فوق العاده سنگینی کار میکند.بدونِ اغراق میتوان گفت که این شغل بیشترین تعدادِ رئیس را دارد.
اولین دستور از جانبِ بیمار است و دومین نفر ، همراه و یا همراهانِ تازه از راه رسیده که برای خوش خدمتی و جلب توجه دیگران ، به محضِ کم شدنِ سرعتِ قطره های سرم، راه میافتاد...:
پرستار..پرستار
رییسِ بعدی، تیمِ مدیریتِ پرستاری ست که هر دقیقه ، به حُسنِ اجرای کارِ او نظارت دارند و با دستور العملهای جور و واجور دائما ، بالای سرِ او هستند.
روءسای بعدی ، پزشکانِ مختلف هستند که تنها مُجری دستوراتشان ، پرستار است..پرستار این دارو..این آزمایش..این دستور!
نهایتا رئیس بیمارستان است که با کوچکترین، قصور، حُکم صادر میکنند و توبیخ و تنبیه!
بانوانِ پرستار ، دو رئیسِ دیگر هم دارند ، خصوصا در شیفتهای عصر و شب و تعطیل!
تلفنهای مکررِ همسر و فرزندان، که شاکی و مدعی از غیبتِ او در منزل هستند و او باید همه آنها را قانع کند که مجبور است برای اداره زندگی ، کار کند..
به نظر من که یک پزشک هستم، پرستاری سنگینترین ، فداکارانه ترین، شرافتمندانه ترین شغلِ جهان است.
و البته کم درآمدترین.
ستایش میکنم همه پرستارانِ فداکار و جان بر کفِ کشورم را که با حدِ اقلِ توقع، و درآمد، بالاترین خدمت را به نیازمندترین انسانها ارائه میدهند و در این راه تا پایِ جان ایستاده اند.
تقدیم به عزیزانی که در روزهای گذشته ، دلاورانه در بیمارستانها و مراکز درمانی، جان بر کف، ایستاده اند و چشم بر مواهبِ زندگی بسته اند.
تقدیم به جان باخته گانِ پرستار که بی ادعا، آرام و مقاوم ، جنگیدند و رفتند تا دیگران بمانند.
دکتر محسن رضوی
۸ اسفند ۹۸
ثبت نظر