Fa En شنبه 1 دی 1403 ساعت 20 و 31 دقیقه
مرتب سازی بر اساس
اتمام کمپین دلخانه

اتمام کمپین دلخانه

هیچ گاه خاطره ی تلاش های بی وقفه و خالصانه ی شما بزرگواران را نمی ...

روایت میلاد

روایت میلاد

میلاد 25 ساله مانند تمامی اقوام لر شجاع ، غیور و اهل خانواده

روایت طوبی

روایت طوبی

طوبی دختر پرتلاش و با انگیزه اهل دهدشت...

روایت احسان

روایت احسان

احسان جوان پرتلاش کرمانشاهی... دانشجوی فعال که رشته مورد علاقه ورزشی کشتی را هم دنبال ...

روایت محمد منوچهری از زبان خواهرش

روایت محمد منوچهری از زبان خواهرش

محمد جوانی با اراده و مصم یک جوان قوی ،پاک ‌و پرتلاش روستایی که علاقه ...

روایت سجاد

روایت سجاد

سجاد پسری محجوب ، آرام و متین اما با روحی بزرگ و عاشق تلاش و ...

اهداف دلخانه

اهداف دلخانه

امشب پای صحبت های مدیرعامل و عضوی از هیئت مدیریه خیریه محمد حسین رضوی می ...

توزیع سبد کالای ماه مبارک رمضان 1400

توزیع سبد کالای ماه مبارک رمضان 1400

یکی از حمایت‌های مستمر موسسه خیریه محمدحسین برای بیماران تحت حمایت اختصاص سبدکالای ماهیانه می ...

امید جهان حامی خیریه محمدحسین

امید جهان حامی خیریه محمدحسین

میهمان ویژه برنامه دلخانه بشنویم آهنگ زیبای مولا علی را از این خواننده ی بزرگوار ...

روایت یک مادر  از جوان رعنایش

روایت یک مادر از جوان رعنایش

پسری که برای مادرش مظهر صبر بود

روایت سرکار خانم رضوی مدیرعامل و موسس خیریه محمد حسین رضوی

روایت سرکار خانم رضوی مدیرعامل و موسس خیریه محمد حسین رضوی

تاسیس موسسه، حاصل عهد من با محمد حسین بود

روایت رضوان

روایت رضوان

می خواهم هر دقیقه را به 60ثانیه با ارزش تبدیل کنم

دکتر حلت :این آن شب قدری بود که تا الان منتظرش بودم

دکتر حلت :این آن شب قدری بود که تا الان منتظرش بودم

روایتی ست متفاوت از پیروزی قهرمانانی قدرتمند، در نبرد با " سرطان "

عشق ،باور و امید سرطان را شکست میدهد.

عشق ،باور و امید سرطان را شکست میدهد.

هجده سالگی از آن سن های خاص برای هر جوانی است. انگار تا هجده ساگی ...

روایت مریم قسمت دوم

روایت مریم قسمت دوم

منتظر 20سالگیم بودم راه زند گیم از از آنجا اغاز شد

روایت محمد مهدی

روایت محمد مهدی

سرطان نگاهم را به زندگی دگر گون کرد

روایت مریم

روایت مریم

سرطان یک آغاز متفاوت است

دعای شب های قدر

دعای شب های قدر

در شب های قدر که از برکت و استجابت دعا لبریز است...

روایت احسان

روایت احسان

دیگر دارویِ قرمز رنگ کودکی ام پاهایم را نمی لرزاند...

روایت زهره

روایت زهره

دیگر نمیترسم من با آدم های معمولی فرق دارم...

حامی یک قهرمان باشیم

حامی یک قهرمان باشیم

گاهی به خانه های خالی این شهر فکر میکنم ....