روایت مریم

مریم دختری از دیار کرمانشاه ، راهی را رفته است که حتی حرف زدن درباره اش ، آسان نیست. مریمی که 20 سالگی برایش مثل دروازه ای برای رسیدن به آرزوهایش بود  با سرطان مواجه می شود. سرطانی که آنقدر پیشرفته بود که پزشکان امیدی به درمان نداشتند. راهی سخت و دشوار، اما ایستاد. دوره های سخت شیمی درمانی و رادیو تراپی  را با این باور پشت سر گذاشت که حتی با وجود سرطان، آدم می تونه زندگی خودش بسازه.

این شعار نیست. مریم ثابت کرد سرطان پایان راه نیست. فقط دو ترم از دانشگاه مرخصی گرفت و بعد نه تنها دوران لیسانس را پشت سر گذاشت بلکه با رتبه 244وارد دوره کارشناسی ارشد یک دانشگاه دولتی شد و با امروز با معدل 20 ، رساله ، دکترای علوم سیاسی دارد. حالا مریم میگوید بهترین سال زندگیم همان سال بیماری و روزهای درمان بود. آن روزها به من یاد داد زندگی کنم و و برای رسیدن به موفقیت تلاش کنم چرا که سرطان برای من یک آغاز متفاوت بود.