از سال های بسیار دور مؤسساتی برای کمک به افراد مستمند وجود داشته است. در این بین شخصیت های مهمی در پیدایش خیریه ها در سراسر جهان نقش داشته اند. با مرور تاریخچه مؤسسات و خیریه های جهان، به نقش مهم خیریه ها در بهبود شرایط زندگی افراد مددجو پی می بریم.
در اواخر قرن هجدهم علاقه زیادی به مؤسسات خیریه ایجاد شد. بسیاری از سازمان دهندگان و حامیان احساس کردند که کمک به فقرا برای ثروتمندان یک وظیفه برای مردم دنیا است. این اعتقاد موجب شد که اقدامات بشردوستانه توسط طبقات ثروتمندتر بتواند تغییری واقعی در زندگی فقرا ایجاد کند. خیریه ها هم مستقیماً در تهیه کمک های مالی بلکه هم از طریق راهنمایی برای بهبود شرایط زندگی، نقش موثری در زندگی این افراد داشته اند.
با بررسی تاریخچه مؤسسات و خیریه های جهان به این نکته دست پیدا می کنیم که همه این مؤسسات خیریه یک نقطه مشترک داشتند. این نقطه مشترک، وابستگی آنها به بودجه ی بیشتر برای فعالیت های مختلف و جنبه های مختلف کمک رسانی بوده است.
در اواسط قرن نوزدهم این مؤسسات خیریه گسترده تر از قبل شدند. در آن زمان مؤسسات از نظر اندازه و عملکرد با هم تفاوت های زیادی داشتند. بعضی از مؤسسات شعبه های بیشتری داشتند. یکی از بزرگترین مؤسسات خیریه در قرن نوزدهم، در حدود 150 شعبه داشت که کمک های محلی زیادی را دریافت می کردند. خیریه ها در سراسر جهان برای افراد خاصی کمک جمع می کردند. کمک به بیماران، جنگ زده ها و نیازمندان، همه بخش هایی از کمک های خیرین هستند.
برخی از مؤسسات خیریه راهی مؤثر برای زنان طبقه متوسط در طول قرن نوزدهم بوده است. این مؤسسات به آن ها کمک می کرد تا بتوانند کارهای مفید و چالش برانگیزی را انجام دهند. کارهای خیرخواهانه در بسیاری از زنان باعث اعتماد به نفس و احساس موفقیت در زمانی شد که فرصت های کمک واقعی به جامعه بسیار محدود بود. در پایان قرن نوزدهم، زنان زیادی هر هفته مرتباً در نوعی فعالیت داوطلبانه شرکت می کردند و تعداد زیادی از زنان هم مبالغی را به خیریه اهدا کرده اند.
در تاریخچه مؤسسات و خیریه های جهان دیده شده است که آن ها نقش زیادی در ساخت بیمارستان ها داشته اند. مؤسسات خیریه از 900 سال پیش فعالیت خود را آغاز کرده اند. یکی از قدیمی ترین بیمارستان های ساخته شده توسط خیریه، بیمارستانی در وینچستر است که در سال 1136 تأسیس شده است. این بیمارستان هنوز از افراد مسن مراقبت می کند و به مسافران رهگذر نان و شیرینی می دهد.
در اروپای قرون وسطی، کلیسا مسئولیت سازماندهی و ترویج امداد رسانی به افراد ضعیف را بر عهده داشت و تا قرن 16 بود که دولت شروع به پذیرفتن این مسئولیت کرد. در انگلستان، اولین اقدامات قانونی برای کاهش فقر در اواخر دوره تودور وضع شد.
امداد رسانی اما نه در کل مردم بلکه در بین افراد فقیر و معلول بود. روش دولت برای کمک به مردم، مسئولیت بخشیدن به کلیساها برای خرج کردن مالیات برای امور خیر بود. با این حال، حتی در آن دوره هم خیریه های کوچکی وجود داشتند.
در مطالعه تاریخچه مؤسسات و خیریه های جهان، اروپا نقش بسیار پر رنگی ایفا می کند. در این مدت دولت راه خیرخواهانه ای را در پیش گرفته بود که از نظر بازرگانان راه درستی برای کمک به مردم نبوده است.
البته آن ها از نظر مالی به مردم کمک می کردند و بخش های زیادی از خیریه های خصوصی، با حمایت های آن ها اداره می شد. فلسفه این بازرگانان روشن فکر این بود که باید به مردم کمک کرد تا خودشان را از این وضعیت زندگی بیرون بکشند.آن ها همچنین در بازسازی جامع سیستم آموزشی انگلیس نقش زیادی داشتند.
در آن زمان اخلاق کاری طبقه متوسط خواستار فداکاری، صداقت، صرفه جویی و امور خیریه بود. این عقیده مردم کاملاً با فساد مرتبط با کلیسا و سیاست های دولت مخالف بود.
مؤسسات خیریه تا قرن نوزدهم عمدتاً در نتیجه وصیت هایی که در وصیت نامه های بازرگانان ثروتمند و دیگران که فکر خیرخواهانه داشتند، ایجاد می شد. در نتیجه، در بسیاری از شهرها هنوز خانه های خیریه برای سکونت زنان و مردان مسن وجود دارد.بسیاری از مدارس نیز در نتیجه فعالیت های خیرخواهانه تأسیس شدند. این خیریه ها به صورت بی رویه رشد کردند.
شهر لندن و همچنین کلیسا و شهرهای بازار اغلب توسط خیریه ها به خوبی تأمین می شدند. هر چند شهرهای صنعتی جدیدتر خیریه های تأثیرگذار بسیار کمی داشتند.
در تاریخچه مؤسسات و خیریه های جهان در قرن نوزدهم مشاهده شده است که بودجه های خیریه عمدتاً به بازماندگان فاجعه های آن دوره اختصاص پیدا کرده است. کمک به زنان بیوه و بازماندگان حوادث صنعت و معدن از جمله بازماندگان کشتی تایتانیک در سال 1912 بیشترین سهم را در بودجه های خیریه این دوره داشته است.
همچنین کمک ها متمرکز بر فقرا و افراد محروم هم بوده است و کمک ها به صورت محلی جمع آوری می شد. در واقع در این دوره کمک به هم نوع برای مردم نوعی وظیفه محسوب می شد.
با شروع جنگ جهانی اول، به طور گسترده ای توافق شده بود که دولت باید نقش بیشتری در کمک به فقرا داشته باشد. این کمک ها باید با پرداخت مستمری به افراد نیازمند و سالمندان همراه می شد. با این وجود، در دو جنگ جهانی با ایجاد این باور که دولت ها معتقدند در شرایط جنگ، جامعه باید سازمان یافته و توسط مدیریت مرکزی تأمین شود، به صورت انحصاری این اقدامات انجام می شد. در این دوره دولت نقش مهم تری را برای کمک به بیماران و قشر آسیب پذیر جامعه داشته است. البته این به منظور عدم فعالیت خیریه ها نیست.
تاریخچه مؤسسات و خیریه های جهان در زمان جنگ جهانی نشان دهنده اهمیت اقدامات خیرخواهانه در بین مردم جهان دارد. پس از جنگ جهانی دوم، دولت ها این اقدامات را کاملاً منطبق بر فلسفه خود دانستند و این روند مدیریت را برای همیشه ادامه دادند. تا قبل از جنگ جهانی دوم، مؤسسات خیریه مسئولیت اضافی مراقبت از صدها هزار نفر از افراد فقیر را داشتند. بعد از این دوره، کمک به افراد فقیر، وظیفه ای برای دولت محسوب می شد.
برای قرن های متمادی، ارائه خدمات رفاهی به افراد بی بضاعت در درجه اول به عهده شهروندان خصوصی و آژانس های داوطلبانه بود و دولت به عنوان تأمین کننده در درجه آخر عمل می کرد. در اواخر قرن بیستم کمک به فقرا در هر کشوری به عنوان امری ضروری شناخته شد و دولت ها نهاد های زیادی را برای کمک به افراد نیازمند به وجود آورد.
به طور کلی هزینه های کمک به این افراد توسط دولت پرداخت می شود و بخشی از بودجه دولت به این امر تعلق می گیرد.قراردادی در دهه 1980 منجر به این شده است که برخی خیریه ها به پیمانکارهای فرعی دولت تبدیل شده و برای ارائه خدمات هزینه هایی را دریافت می کنند.
در تاریخچه مؤسسات و خیریه های جهان، فعالیت های این مراکز تحت کنترل دولت بوده است. این مؤسسات خیریه برای ابتکار عمل باید سعی می کردند تا همچنان استقلال خود را حفظ کنند زیرا دولت دستورالعمل هایی را برای آنان وضع می کرد.با وجود کمک های مالی دولت برای انجام کارهای خیرخواهانه، به صورت آزادانه هم افراد مایل به انجام کارهای خیر هستند.
می توان گفت که کمک های زیادی از طرف افراد خاص و ثروتمند به دست نیازمندان می رسد. فعالیت این خیریه ها در قرن 21 همچنان پر رنگ است و همیشه مورد توجه مردم بوده اند. مؤسسات خیریه به صورت مداوم نشان می دهند که چگونه منافع عمومی را حفظ می کنند و ترجیحاً شهرت خود را بیش از پیش افزایش می دهند.
با بررسی تاریخچه خیریه ها، می توان تداوم و تغییر زیادی را مشاهده کرد. قبل از اواخر دهه 1940، مؤسسات خیریه در زمینه های رفاهی در طیف وسیعی از زمینه ها مانند خدمات بیمارستانی مهم بودند. بعد از دولتی شدن کمک ها، بسیاری از این سازمان ها ناپدید شدند یا در ساختارهای دولتی جذب شدند. در نتیجه، تصور عمومی بر این بود که خیریه ها در طول دهه 1950 در مقابل دولت، سهم اندکی در کمک به نیازمندان دارند.
مفسران در مورد تاریخچه مؤسسات و خیریه های جهان بر این باور بودند که خدمات ارائه شده توسط عموم مردم، به صورت نامحسوس انجام می شود و این افراد هرگز به عنوان خیر شناخته نمی شوند. در اواخر دهه 1968 دولت توان کمتری در تأمین هزینه های خیریه داشت.
یک سری رسوایی ها پیرامون مسائلی مانند بی خانمانی، فقر کودکان و مصرف مواد مخدر نشان داد که تأمین عمومی در بسیاری از مناطق ناکافی است یا وجود ندارد. در نتیجه سازمان های داوطلبانه جدیدی برای تبلیغات، کمک و غالباً ارائه خدمات بهبود یافته به وجود آمدند.
در این دوره بسیاری از مؤسسات خیریه مانند پناهگاه ها، گروه کمک رسانی برای فقر کودکان و مراکز مشاوره برای کسانی که به جرم حمل مواد مخدر دستگیر شده اند، ساخته شد.
برچسب ها
نظرات
یعقوب افرا
3 سال و 0 ماه و 13 روز پیش
ارسال پاسخ
سلام کارگری هستم ۳۵ساله شرکت کارمیکردم تصادف کردم باید۷۵ملیون خسارت بدم هیچ راهی ندارم کلیه ام گذاشتم برا فروش تورو خدا،توروقران اگه میتونید کمکم کنید هیچ راهی ودرامدی ندارم یه بچه هم دارم مشکل مغزی داره بخدا به مردن خودم راضی هستم یکبار هم خودکشی کردم ولی نجاتم دادن تو روقران کمکم کنید ۰۹۳۸۱۲۹۲۲۴۵افرا یعقوب